ای دل کمی آرام بگیر می آید
 
عشق و امید

سلام بر همگی ممنون از همه شما که به وبلاگ من سر میزنید این وب تمام مطالبش یه مخاطب خاص داره .

 
 

ای دل کمی آرام بگیر می آید
ارسال شده در سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, - 1:8

 

نمی داند چه میکشم

نمی داند بغضش را حتی از هزارها کیلومتر حس میکنم

نمی داند دردش درد من است

میدانم عاشق است اما کاش میدانست در دلم چه خبر است

دوستت دارم و عاشقت هستم که نباید از زبان بیرون آید

میداند به او نخواهم گفت تا خودم درک نکنم

اما فراموش کرده است که عشق یعنی حس کردن حالش وقتی به دروغ میگوید خوبم

خسته شدم از بس نشستم پشت این جعبه جادو و زل زدم به چشمانش

کی میشود دوباره دستانش را بگیرم

کی میشود در آغوش بگیرمش و بگویم من هستم نگران هیچ مباش



نظرات شما عزیزان:

دانیال
ساعت23:58---29 ارديبهشت 1391
از خواب پريدم

چشام پر اشک بود

بلند شدم و يه راست رفتم سمت کمد

تنها يادگاری از تو

عطرت بود که روی پيرهنم جا مونده بود

سر کشيدم بوی نبودنت رو


دوست
ساعت13:41---12 ارديبهشت 1391
قلبم تو را میشنود...نفسهایم تو را بو میکشد...
صدایم به تپش مینشیند...پاهایم پرواز میکند...دستهایم به تماشا می ایستد...
این است حکایت عشق من چه کنم؟همه اجزایم بلاتکلیف میمانند...
وقتی تو را حس میکنم...


آشنا
ساعت11:45---12 ارديبهشت 1391
اشتباه تنها گناه هیست ، که انسان ندانسته مبتلا می شود


گاهی به آن عمل اعتراف می کند..


گاهی آن را انکارمیکند


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نويسنده عاشق